برای بار اول شعری بسیار زیبا دیدم از مهدی سیار، به عکس ایام که دست کم هفته ای یک بار می بینمش. و شد بهانه ای برای عکس های کهف الشهدا ولنجک که شب جمعه مهمانش بودم
این آفتاب شرقی بی کسوف را
ای ماه سجده آر و بسوزان خسوف را
((لا تقربواالصلوه)) بخوان و به هم بزن
این مستی بهم زده نظم صفوف را
نقاره ها به رقص کشاند اهل زهد را
شاعر نمود و صف تو صد فیلسوف را
می ترسم از صفای حرم با خبر شود
حاجی و نیمه کاره گذارد وقوف را
این واژه ها کم اند برای سرودنت
باید خودم بچینم از اول حروف را
روح القدس بیا بنشین شاعری کنیم
خورشید چشمهای امام رئوف را
بالاخره یک اسم آدمیزادی برای وبلاگت انتخاب کردی. مبارکه. ما که بخیل نیستیم. امیدوارم شما و بلاگ اسکای پای هم پیر شین. اما بدون ... با این انتخابت. درضمن مطلبت خیلی حال داد. لینک هم شدی.